مرجان اسماعیلی - خالهخرگوشه همسایهاش را دعوت کرده بود تا بروند بالای تپه و با هم ناهار بخورند. او برای ناهارشان یک غذای خوشمزه درست کرده بود. غذا را در بغچه گذاشت و رفت خانهی خانمموشی که با هم بروند.
آنها رفتند و رفتند و در راه، کلی با هم حرف زدند و خندیدند. وقتی ظهر شد، بالای تپه رسیده بودند و خیلی هم گرسنهشان بود. خالهخرگوشه غذا را بیرون آورد و داخل ظرف ریخت.
خانمموشی همسایه، کمی از غذا را خورد و گفت: «بهبه! عجب طعمی دارد! چطوری درست کردی؟ من هم دوست دارم یاد بگیرم.»
خالهخرگوشه که خوشحال بود خانم موشی از غذایش خوشش آمده است، دستور پخت آن را برایش توضیح داد: اول عدس قرمز را با آب میپزی. وقتی آب آن کم شد، شعله را خاموش میکنی.
سپس در یک ظرف پیاز را سرخ میکنی و کمی نمک و فلفل و رب به آن میزنی. پس از اینکه پیازها سرخ شدند، عدسها را هم اضافه میکنی تا کمی در پیاز تفت بخورند.
بعد از چند دقیقه دال عدس آماده است. تازه کلی هم خاصیت دارد و برای استخوانها و چشم و قلب هم خوب است.
حالا خانم موشی یک غذای مقوی و خوشمزه یاد گرفته بود. آنها غذایشان را با هم خوردند و از بالای تپه بهسمت خانه راه افتادند.
چی لازم داریم؟
عدس قرمز یک پیمانه
پیاز کوچک یک عدد
نمک و فلفل و رب گوجه بهمیزان لازم